الگوی مدرسهی نگرش، «مدرسهی مؤثر» است. در باور مدرسهی مؤثر، موفقیت از بین آدمهای چندوجهی بیرون میآید؛ بنابراین دانشآموز باید بهاندازهی کافی از همهچیز بداند تا بتواند شروع خوبی در زندگی داشته باشد و با تواناییهای مناسبی که به دست میآورد، برای تحصیل در مقاطع بالاتر، آیندهی شغلی مطمئنتر و شرایط اقتصادی بهتر آماده شود.
مدرسهی مؤثر جایی نیست که با برنامهی آموزشی سنگین، تکالیف زیاد و آزمونهای غیر استاندارد و مکرر، دانشآموز را تحت فشار قرار بدهد؛ زیرا این کار معمولاً باعث افت عملکرد دانشآموز میشود، و حتی بدتر از آن، مشکلات جسمی و روحی جدیای را در دانشآموز به جا میگذارد.
ما معتقدیم که دانشآموز باید با ذوق و شوق به مدرسه بیاید و از زندگی در مدرسه لذت ببرد.
ما با بررسی مدارس خوب دنیا ( از جمله مدارس کشور فنلاند) بهترین الگوهای آموزشی را انتخاب کردهایم و آنها را برای سیستم آموزشی کشورمان بومیسازی کردهایم و با نام «مدرسهی مؤثر»اجرا نمودهایم. ما این الگوهای آموزشی را برای اولین بار در یک مدرسهی غیرانتفاعی در دسترس همه قرار دادهایم. برخی از ویژگی های این سیستم آموزشی به این شرح است:
بدون شک هر کاربرد درستی، از تئوری درست برمیآید. اما ما معتقدیم ایستادن در ایستگاه تئوری کافی نیست و تلاش می کنیم بچه ها دروس مدرسه را با تمام وجود لمس کنند.
فرزند ما اگر بتواند مفاهیم و نکات اصلی دانستههایش را خودش کشف کند و لذت پژوهش بر زبانش مزه کند، بدون شک در مفاهیم استاد میشود. به این ترتیب، می تواند نتایج هر مفهوم را به خوبی تصور کند و پیچیدگیها را به خوبی هضم کند.
بدون شک اجرای یک الگوی آموزشی متفاوت تنها از عهدهی یک تیم علمی-آموزشی با تجربه و با انگیزه بر میآید. ما مجموعه ای از معلمان و مربیان را گرد هم آورده ایم که علاوه بر تخصص علمی، با انگیزه و انرژی خود، بچه ها را به یادگیری تشویق میکنند و در آنها ایجاد انگیزه می کنند.
علوم تربیتی روز دنیا به خوبی نشانداده است که لازمهی آموزش مفهومی و کاربردی و پژوهش محور، تنوع تکالیف است. ساخت وسایل مختلف، تماشای فیلمهای خوب، عکاسی، مطالعه و کتابخوانی هدفمند، به کار بستن نرم افزارهای مختلف، مصاحبه و گفتگو، مشاهده و تجربه، نمونه هایی از فعالیت هایی هستند که همدوش با تکالیف سنتی و مرسوم، فهم مطالب را بهبود میدهند.
اگر قرار است آموزش تحولزا و پیشبرنده باشد، باید از حالت یک طرفهی معلم-شاگردی خارج شود و رنگ و بوی فعال و جذابی به خود بگیرد. دانش نوین میگوید که حداکثر بازدهی آموزشی، در محیط های تعاملی و بازیگونه مانند workshop ها، آزمایشگاهها، اردوها و بازدیدها اتفاق میافتد.
در هر سیستم سالم و رو به پیشرفتی، آزمون و بازخورد جزئی همراه با مشخص کردن نقاط قوت و ضعف، ادامهی مسیر را به خوبی روشن میکند. فعالیت های آموزشی و تربیتی را، به دلیل چند وجهی و چند لایه بودن، نمی توان تنها با یک عدد (نمره ) سنجید و لازم است که در کنار کارنامهی عددی، توصیف جزئیات و فعالیتها و نحوهی انجام آنها را هم در نظر داشتهباشیم تا به بازخوردهای اصلی و سازنده برسیم.
به ثمر نشستن زحمات اولیا، دانشآموزان و مربیان، نیازمند شناخت واقعی و علمی توانایی های بچهها و هدایت آنها در مسیر صحیح است. بهترین راه شناخت استعدادها هم، مواجههی جدی دانش آموز با موقعیت ها، علوم و فنون، هنر ها، ورزش ها و … است.
در این بخش، کار گروهی، مسئولیتپذیری، ادب و احترام، برنامه ریزی و نظم که نمونههای برجستهای از مهارت های مفید زندگی هستند، به بچهها آموزش داده میشود.
مدرسه باید، به خوبی، برای زندگی در دنیای پرشتاب و پرتغییر امروز، مهارتهای مفید را به بچهها یاد بدهد؛ آموزش مهارتهای زندگی با تدریس و سخنرانی ممکن نیست و لازم است تمام برنامه های مدرسه با محور مهارتهای زندگی تنظیم شوند.
عواملی مثل باور ها، رفتار و اخلاق، دیانت و وطن دوستی و محیط خانوادگی، به همراه خصوصیات منحصر به فرد و ژنتیکی، شخصیت همهی ما انسانها را شکل می دهند و این شخصیت بر هنجارها و ناهنجاری های زندگی ما تاثیر میگذارد و توانایی ما در به کارگیری مهارت های زندگی را میسازد.
نتیجهی الگوی آموزشی مدرسهی موثر، کلاس های متفاوت برای پرورش ابعاد مختلف دانش آموز است:
ما با آموزش قوی و همراه با آزمایش و پژوهش، دانشآموز را به بالاترین ظرفیت توانایی و تسلط برای ورود به مقطع متوسطهی دوم میرسانیم؛ اما از کشف استعدادهایش هم غافل نمیشویم و بر روی بحثهای دیگری مثل ورزش، مهارتهای لازم برای زندگی، زبانهای خارجی و … سرمایهگذاری میکنیم. در مدرسهی مؤثر، از ساختارهای جدید آموزشی-پژوهشی استفاده میکنیم تا دانشآموزان بتوانند به صورت آزادانه فرصتهای یادگیری متعدد را انتخاب کنند و در عین حال، بر اساس علائق، استعدادها و تواناییهای فردی، به سمت برنامههای آموزشی-پژوهشی مناسب هدایت شوند.